استیو بالمر: سال آینده ۴۰۰ میلیون سخت افزار مجهز به Windows Phone 8 خواهیم فروخت

در پیرامون مراسم چند روز پیش معرفی تلفن های همراه هوشمند Lumia 820 و Lumia 920 شرکت نوکیا که مجهز به سیستم عامل Windows Phone 8 می باشند، استیو بالمر مدیر شرکت مایکروسافت سخنانی را در مورد پیش بینی میزان فروش محصولات مجهز به این سیستم عامل بیان کرد.

استیو بالمر در این سخنرانی پیش بینی کرد که در سال آینده میزان فروش تلفن های همراه و تبلت های Surface که به سیستم عامل های ویندوز ۸ تجهیز شده اند به ۴۰۰ میلیون دستگاه خواهد رسید.

او به منظور متوجه نمودن توسعه دهندگان نرم افزار گفت که احتمالا در میزان فروش این محصولات تبلت های Surface میزان کمتری را به خود اختصاص خواهند داد منتهی توسعه نرم افزار برای Windows Phone 8 به منزله توسعه آن ها برای تبلت های Windows 8 نیز خواهد بود، آنچنان که او در بخشی از صحبتهای خود گفت: ما یک پلتفرم توسعه و فروشگاه ارائه خواهیم نمود که بین Windows 8 و Windows Phone 8  مشترک خواهد بود.

بالمر در معرفی سایر محصولاتی که می توانند بخشی از این فروش را بدست آورند به تلفن همراه جدید Samsung ATIV S و یک محصول دیگر از شرکت HTC که هنوز نام آن مشخص نیست اشاره کرد.

کارشناسان، تحلیلگران و وبلاگ نویسان زیادی به بررسی این گفته ها پرداخته اند و دیدگاه های مختلفی را ارائه کرده اند، نظر شما راجع به این سخنان چیست؟

لینک منبع

دوربین های مخصوص ویدئو-چت ازطریق اسکایپ به تدریج به عنوان لوازم جانبی قابل انتخاب و یا پیش فرض در برخی از تلویزیون ها استفاده می شوند. لاجیتک یکی از سازندگان نام آشنای لوازم جانبی ابزارها و لوازم دیجیتالی نیز به تازگی یکی از این محصولات با نام Logitech TV Cam HD را جهت عرضه به بازار در صف تولید خود قرار داده است. این محصول همانطور که از نامش بر می آید توانایی ضبط تصاویر ویدئویی با بالاترین کیفیت رایج و پخش آن بر روی انواع تلویزیون های HDTV که مجهز به ورودی HDMI باشند را دارا می باشد.

Logitech TV Cam HD خود به صورت پیش فرض دارای نرم افزار و امکان اتصال شبکه Wi-Fi می باشد، البته در صورتی که بخواهید برای متصل نمودن دستگاه به اینترنت از اتصال کابلی استفاده نمایید جای نگرانی نیست زیرا در طراحی دستگاه ورودی Ethernet نیز در نظر گرفته شده است. لاجیتک توضیح داده است که لنز این دوربین دارای دید وسیعی می باشد و با همکاری شرکت آلمانی Carl Zeiss طراحی گردیده است.

در صورت دریافت تماس های Skype شما از طریق یک صدای رینگ (مانند صدای تلفن) اطلاع خواهید یافت و همچنین باید این توضیح را اضافه کنم که این دستگاه دارای تغذیه برق مجزا می باشد و در مواقعی که تلویزیون شما خاموش است از این بابت مشکلی برایتان به وجود نمی آید. چهار میکروفن تعبیه شده در دستگاه این امکان را فراهم می آورند که در هنگام صحبت کردن صداهای مزاحم اطراف شما به حداقل کاهش یابند و همچنین کیفیت صدای دریافتی شما بهتر باشد.

پس شما می توانید با استفاده از این دستگاه بدون نیاز به داشتن رایانه یک تماس ویدئویی یا صوتی با کیفیت HD را از طریق نرم افزار Skype به انجام برسانید برای این منظور کافیست در ابتدای امر اطلاعات مربوط به حساب Skype خود را وارد نمایید که این موضوع نیز با استفاده از کنترل از راه دور دستگاه کار چندان سختی نیست و به دلیل استفاده از رابط کاربری Onscreen شما می توانید این دستگاه را بر روی تبلت، تلفن همراه و رایانه تنظیم کنید و از آن استفاده نمایید. در یک توصیف کوتاه می توانم بگویم که به راحتی روی کاناپه جلوی تلویزیون دراز بکشید و از یک تماس ویدئویی با کیفیت لذت ببرید.

پیش از این که لاجیتک وارد رقابت در این زمینه شود بازار ابزارهای تماس های ویدئویی از طرویق Skype با یک استارت آپ توسط Tely Labs آغاز گردید که محصول TelyHD را با بهره گیری از سیستم عامل آندروید ارائه داده بود. TelyHD علاوه بر امکانات Skype دارای قابلیت هایی دیگری نیز بود، در این بین می توان به اشتراگ گذاری تصاویر اشاره کرد که در آن کاربر با استفاده از Airplay می توانست تصاویر خود در تلفن همراه iPhone را در تلویزیون مشاهده نماید.

لاجیتک بدون اعلام نمودن تاریخ مشخص زمان ارائه محصول خود را در ابتدای ماه August و یا ُSeptember اعلام نموده است. این محصول ابتدا در بازار آمریکا و سپس در اروپا عرضه خواهد شد. در مورد قیمت هم با در نظر گرفتن اینکه TelyHD با قیمت ۲۴۹ دلار به بازار عرضه شد و لاجیتک قیمت این محصول را ۱۹۹٫۹۹ دلار اعلام کرده است می توان قیمت آن را یک نکته مثبت دانست.

لینک منبع

قطعا باتری تلفن همراه شما هم نیاز به شارژ کردن دارد!! آیا برای این منظور از ایستگاه شارژ (Dock Station) استفاده می نمایید؟ در این مطلب به بررسی ایستگاه شارژ مربوط به تلفن همراه Sony Xperia Ion با نام SmartDock می پردازیم.

محصول Ion گذشته از طراحی زیبا و قابلیت های معمولی یک شارژر دارای ویژگی هایی می باشد که آشنایی با آن ها خالی از لطف نیست. به عنوان مثال این ایستگاه شارژ مانند محصولات مشابه خود که برای تلفن های همراه مجهز به سیستم عامل آندروید تولید شده اند دارای قابلیت به نمایش گذاشتن صفحه نمایش تلفن همراه بر روی تلویزیون می باشد. همچنین برخی کنترل های تلویزیون می توانند با استفاده از HDMI-CEC به کنترل محتوای رسانه ای در حال پخش بپردازند.

شاید بهترین قابلیت این محصول پشتیبانی از اتصال های USB با استفاده از ۲ پورت قرار گرفته بر روی آن می باشد که امکان اتصال موس و کیبورد را به خوبی در اختیار شخص قرار می دهد. به نظر می رسد با پشتیبانی از ورودی لوزام جانبی و قرار گرفتن قابلیت به اجرا در آوردن نرم افزارها بدون نیاز به انجام آن از طریق تلفن همراه، SmartDock می تواند فروش خوبی را برای سازندگان آن به همراه داشته باشد.

لینک منبع

نوکیا تلفن های همراه جدید خود مبتنی بر مایکروسافت ویندوز فون را در کنفرانس Nokia Word که در لندن برگزار شد، رونمایی کرد. بررسی ها و نقدهای انجام شده درباره این تلفن های هوشمند حاکی از کیفیت بالا و طراحی خوب آن ها دارد. در این جا قسمت هایی از بررسی های انجام شده توسط Christina Warren مقاله نویس سایت Mashable و Ben Rudolph از windowsteamblog.com را تهیه کرده ایم.

Lumia 800 در سه رنگ مشکی، آبی مایل به سبز و  قرمز مایل به ارغوانی عرضه شده است که از پردازشگر ۱٫۴Ghz و GPU (پردازشگر تصویر) مجزا استفاده می کند. همچنین این محصول از ۱۶GB فضای ذخیره سازی اطلاعات استفاده می نماید.

در ابتدا، هنگام در دست گرفتن Lumia 800 به نظر سبک تر از آیفون است ولی همانطور که در تصاویر تهیه شده توسط Ben Rudolph مشاهده می نمایید برخلاف برخی محصولات مشابه، بی کیفیت به نظر نمی آید.

نوکیا در ساخت صفحه نمایش از Super AMOLED Plus مخصوص خود استفاده کرده است که به نظر در تراکم پیکسل ها ضعیف تر از آیفون می باشد، ولی رنگ ها را به صورت شاداب و پرطراوت نمایش می دهد و همچنین نمایش خوب رنگ مشکی باعث می شود متن ها در صفحه نمایش به راحتی قابل خواندن باشند. همچنین پاسخگویی صفحه نمایش به خوبی و نرمی انجام می گیرد.

استفاده ازدوربین Carl Zeiss به ارتقا این محصول به نسبت محصولات گذشته نوکیا کمک کرده است. نوکیا همیشه در زمینه انتخاب نوع دوربین و اپتیک دقت زیادی کرده است و اینجا نیز کیفیت به همان خوبی تلفن همراه N9 می باشد.

در کل می توان معرفی Lumia 800 را یک اتفاق خوب برای ویندوز فون دانست، نه به خاطر این که طراحی زیبایی دارد بلکه به خاطر این که این تلفن همراه می تواند باعث شود که کاربران بیشتری به ویندوز فون به عنوان یک پلتفرم توجه کنند همانطور که تلفن همراه Droid موتورولا این اتفاق را برای پلتفرم آندروید رقم زد.

همچنین نوکیا تلفن همراه Lumia 710 را نیز معرفی نموده است که مشخصات مشابهی در استفاده از پردازشگر و فضای ذخیره سازی با Lumia 800 دارد.

این تلفن همراه در دو رنگ اصلی سفید و مشکی عرضه خواهد که البته قاب قرار گرفته در قسمت پشت این محصول رنگ های متنوع تری اعم از مشکی، سفید، آبی مایل به سبز، زرد و fuchsia (تقریبا از ترکیب رنگ های صورتی، قرمز و بنفش می باشد) دارد.

لینک منبع ۱

لینک منبع ۲

آیا موفقیت پیش بینی نشده ی Apple منعکس کننده ی تغییر در خواسته های ما از تکنولوژی است؟

در این مقاله سعی نداریم بگوییم که iPad  چقدر خوب است؛ با فروش بیش از ۲۵ میلیون به نظر نمی رسد Apple به کمک ما نیاز داشته باشد. اگر تمام کاربران Apple یک جا جمع شوند و کشور مستقل خود را بسازند، جمعیتی قابل رقابت با تگزاس خواهند داشت.

در اینجا بحث فراتر از  Apple در مقابل Google، یا  Mac در مقابل PC است. شما iPad را با قیمتی خریداری می کنید که کاملاً خلاف منطق، خلاف سقوط اقتصادی، و خلاف مدل های فروش کامپیوتر طی سال های گذشته است.

من دیگر از فکر کردن به اینکه چرا شرکت های دیگر نمی توانند چیزی به خوبی iPad  بسازند خسته شده ام. مثل این است که سعی کنیم بفهمیم چرا یک نفر کوکاکولایی بهتر از کوکاکولا نمی سازد. [نظرات نویسنده ی متن اصلی]

سوال مهمتر این است که “چه چیز به ما انگیزه خریدن iPad را می دهد؟”

بیایید موضوع را کمی سبک سنگین کنیم:

از همان زمان که اولین Mac وارد خط تولید شد، فلسفه ی Apple این بوده که تجربه ی کاربری را درخور تک تک انسان ها ارائه کند. Apple، چه در موضع منحصر به فردش در ارائه ی رابط دسکتاپ و چه در معرفی موس محبوبش، همیشه در تلاش بوده تا کامپیوتر های شخصی را در دسترس مخاطب عام قرار دهد.

البته بخشی از این رویه ی ارائه ی تجربه ی کاربری به عموم شامل پنهان کردن یا تغییر چهره دادن به هر آن چیزی است که یک کامپیوتر را یک کامپیوتر می کند. فایل های سیستم پنهان می شوند، پایانه های Command-line در دل فولدر Utilities دفن شده، و تمام gut ها به زور از  دید ها محو  می شوند. در دوران پیش از اینترنت که مردم کامپیوتر می خریدند تا از آن سر در بیاورند، و یا آن را به عنوان ابزاری برا ی مصرفی خاص می نگریستند، استعاره های زیبای Apple OS اغلب به عنوان توهماتی ناخوشایند و غیر ضروری تعبیر می شدند.

امروزه iPad  دقیقآً به همان دلایلی موفق است که Mac های اولیه به خاطرشان مورد انتقاد قرار می گرفتند. فرمول آن روزها حالا جواب می دهد، چون “ما” تغییر کرده ایم!

مخاطب کامپیوتر الآن مخاطب اینترنت است، مخاطب ایمیل، و مخاطب … تبدیل شدن به انسان مدرن. برای ساختن کامپیوتر برای این مخاطب جدید نمی توان فرض کرد که مردم صبر و حوصله درک درایو پرینتر یا استثنائات kernel را دارند. تعداد افرادی که نگران نداشتن دسترسی به بخش های ریشه ای iPad شان هستند، در مقابل تعداد افر ادی که در صورت ناپدید شدن Angry Birds از کوره در می روند به سرعت رنگ می بازد.

چه خوشتان بیاید، چه نیاید، iPad محبوب ترین کامپیوتر شخصی است که تا به حال ساخته شده است. با وجود تمام تلاش هایی که طی دهه هشتاد در مدارس آمریکا می شد تا کودکان با کامپیوتر آشنایی بیشتری بیابند، به نظر می رسد iPad تنها کامپیوتری است که خودش را تا رسیدن به سطح ما پایین آورده است. سازندگان Apple می توانند دلیل آن را به ما هم بگویند، ولی در عوض آن را “جادو” می نامند، و به نظر می رسد ما هم به همین راضی هستیم.

چرا رقبای iPad را نمی خریم؟

رقبای iPad tablet فروش خیلی خوبی نداشته اند، مسلماً نه به خاطر اینکه تلاش نکرده اند. تمام سال tablet های زیادی مشتاقانه روی میز من [نویسنده ی اصلی متن] جمع می شوند و با اعتماد به نفس فراوان درباره پردازشگرهای دو هسته ای، مشخصه ها ی تقویت شده، و قابلیت ۴G Wireless Compatibility، و پشتیبانی های خارجی لپ تاپ گونه شان فخر می فروشند. بعضی از آن ها رتبه های پایینی گرفته اند، اما بسیاری دیگر هستند که به خوبی قابلیت جایگزینی iPad را دارند. اما هنوز بسیاری iPad را ترجیح می دهند. چرا؟

به دلایل زیادی فکر کرده ام. ذخیره ی App ها؟ تاثیر هاله ای iPod؟ طراحی؟ پشتیبانی Apple Store Tech؟ شستشوی مغزی در تبلیغات و بازاریابی؟  قیمت؟

هرکدام از این دلایل ممکن است تا حدی صحت داشته باشند، ولی هیچکدام به قلب مطلب نفوذ نمی کنند. منطق کمکی به یافتن پاسخ مناسب به اینکه چرا iPad از رقبایش پیش است نمی دهد. [...]

تنها دلیلی که می تواند مرا تسکین دهد این است  که به iPad همانطوز نگاه کنم که به Facebook و YouTube. بدین ترتیب iPad مکانی ست (نه ابزاری) که ما می خواهیم اوقاتمان را در آن بگذرانیم. در این صورت iPad دیگر تنها یک کامپیوتر نیست، بلکه پنجره ایست رو به جهانی که در آن با اطمینان می توانیم انتظار سرگرمی، ارتباطات اجتماعی، و خلاقیت داشته باشیم. درست مثل Facebook یا YouTube.

تا به اینجا تولیدکنندگان “Windows” را تنها در مکانیک آن خلاصه کرده اند؛ آن ها واقعاً توجه چندانی به آن سوی شیشه نداشته، و آن را به عنوان “مکانی” که مردم مایل باشند اوقاتشان را در آن بگذرانند ارزشگذاری نکرده اند. در اکثر موارد تولیدکنندگان این بخش را به نرم افزار Google Android سپرده اند.

بخش تکان دهنده اینجاست که می دانیم چه چیز درانتظار رقبای Facebook، YouTube و Twitter است. ناخودآگاه بیهودگی چنین شبیه سازی ای را در زمانی که شتاب حرکت تثبیت شده است می دانیم.

مهمتر اینکه، اگر iPad طرح اولیه ای برای نحوه ی برقراری ارتباط با تکنولوژی شخصی را ارائه کرده و پیش می برد _ iPad به عنوان مقصد، و نه به عنوان ابزار_  پس اصلاً چه کسی قادر خواهد بود با شرکتی مثل Apple  رقابت کند؟ چطور می توانید با شرکتی رقابت کنید که از سال ۱۹۸۴ در حال سرمایه گذاری روی اهمیت تجربه کاربری بوده است؟

قصد ندارم لفاظی کنم. وافعاً می خواهم بدانم. شغل من و حیات بازار tablet  متکی به رویکردی جدید و ایده هایی تازه است. [نظرات نویسنده اصلی متن]

لینک منبع

بیایید تنها لحظه ای به مشتری های بدشانسی فکر کنیم که تبلت TouchPad را خریده اند. وقتی هفته گذشته HP اعلام کرد که تولید و پشتیبانی TouchPad و سایر ابزار مبتنی بر webOS را متوقف کرده، چه حالی به این خریداران دست داده است؟ حال که می دانند تبلتی که خریده اند هرگز نمی تواند خود را در سطحی که انتظارش را دارند نگه دارد.

صحبت از چه تعداد خریدار در میان است؟ خوب، HP آمار دقیقی از خریداران اعلام نکرده، ولی “فروش شان چندان به آن چه در ذهن داشته اند نزدیک نبوده است”- که به گفته کارشناسان یعنی چیزی حدود ۳ تا ۵ میلیون تا پایان سال. می دانیم که Best Buy  تنها ۲۵،۰۰۰ نمونه از TouchPad هایش را به فروش رسانده (یعنی تنها ۱۰% سفارش هایش را)، و همین فروش پایین باعث شده که HP مجبور شود قیمت آن را ۱۰۰ دلار کاهش دهد. حتی با فرض اینکه این شرکت ۱۰۰،۰۰۰ TouchPad  را در سراسر دنیا به فروش رسانده باشد، که فرضی در نهایت دست و دلبازی است!، باز هم برای تبلتی از یک شرکت بزرگ که حتی شش هفته پیش از عرض شدنش به بازار با تبلیغاتی عظیم همراه بود رقمی بسیار پایین است.

خوب حال بیایید نگاهی به رقیب بی چون و چرای TouchPad، یعنی iPad و نمودار فروش آن بیندازیم؛ تنها پس از ۲۸ روز از عرضه آن در بازار یک میلیون، و در دو ماه اول ورودش به بازار ۲ میلیون فروش داشت. و حالا، ۹ میلیون iPad در هر فصل به فروش می رسد.

این مسئله تنها به این خاطر پیش نیامده که TouchPad دچار مشکلاتی است، هرچند که هست، و یا به این دلیل که تولید تبلت فرایندی پرهزینه و پرخرج است (بخش webOS شرکت HP طی فصل گذشته بیش از ۳۳۶ میلیون دلار هزینه داشته اند، که بخش اعظم آن صرف عرضه TouchPad شده است).

دلیل اصلی این است که iPad تمام اکسیژن اتاق را مصرف می کند!

طی همه پرسی ای  که توسط موسسه Robert W. Biard انجام شده، و چهارشنبه در CNET منتشر شد، از خریداران تبلت پرسیده شد که تبلت های مورد علاقه شان را به ترتیب ذکر کنند. باید گفت که ۹۴٫۵% پرسش شدگان iPad را انتخاب کرده اند، و البته جالب است که TouchPad با ۱۰٫۳% در جایگاه دوم این همه پرسی قرار گرفته است.

خوب به نظر می رسد iPad به راحتی بزرگترین رقیب خود را از میدان به در کرده است. نفر بعدی کیست؟ به نظر می رسد، BlackBerry PlayBook  از RIM؛ که البته به سهم مورد نظر خود از بازار نرسید و مجبور به عقب نشینی شد، سپس اعلام کرد که دیگر قصد ندارد سری ۴G که پیش از خبر از ارائه اش داده بود را عرضه کند. از طرف دیگر، جنگ Apple  و Samsung بر سر حق فروش تبلت در بازار اروپا هنوز ادامه دارد و همچنین فروش Galaxy Tab را در استرالیا نیز به تعویق انداخته است؛ شاید این شرکت کره ای به این نتیجه برسد که به جای جنگ بر سر فروش GalTab بهتر باشد روی سایر ابزار الکترونیکی سودمندتر تمرکز کند. تا به اینجا به نظر می رسد یکی از لژیونرهای تبلت های Android پرچم تسلیم خود را بالا برده است. ایستادن مقابل Apple ، با وجود آگاهی از عکس العمل خریداران در مقابل هر تبلتی به جز iPad، روحی نترس و شجاعتی عظیم می خواهد. به نظر می رسد جنگ در بازار Tablet زودتر از آنچه انتظارش می رفت به پایان برسد.

لینک منبع

در رونمایی BlackBerry OS 7 فرصتی فراهم آمد تا طرفداران بلک بری گوشی های جدید آن را نیز بررسی کنند.

براساس آنچه مشاهده شده، هم خبرهای خوب داریم و هم خبرهای بد! یک خبر خوب این است که در این تلفن های هوشمند همراه سخت افزارها، نرم افزارهای مورد نیاز نیز به خوبی ارتقا یافته اند، و ظاهر خوبی هم دارند.  خبر بد هم این است که شاید تمام این ها برای گذشتن از سد رقبا کافی نباشد.

در ادامه این سه تلفن همراه جدید BlackBerry بررسی شده اند:

BlackBerry 9900

به نظر  آن هایی که BlackBerry Bold داشته اند، شاید BlackBerry 9900 در این مجموعه بهترین باشد. BlackBerry Bold 9900 از کیبورد QWERTY که بلک بری به خاطرش معروف است برخوردار بوده، و در کنار آن صفحه ای کاملاً لمسی هم دارد. نمایشگر ۲٫۸ اینچی آن با رزولوشن ۶۴۰×۴۸۰ بسیار تیز، واضح و سریع است. اضافه شدن صفحه نمایشگر لمسی برای جستجو در وب و تماشای تصاویر بسایر مفید و کاربردی است، چرا که حالا می توانید از انگشتانتان برای زوم کردن روی عکس ها و نوشته ها استفاده کنید. هرچند شاید پیش از این کار کردن با صفحه کلید بلک بری چندان هم برای کاربران آن دشوار نبوده باشد، اما بهره مندی از صفحه لمسی به شما قدرت انتخاب بیشتری می دهد.

به هرحال صفحه کلید بلک بری هنوز هم جذاب و کارآمد است. مثل سری های قبلی Bold، صفحه کلید بسیارعریض وجادار است و دکمه ها از اندازه خوبی برخوردارند. لبه های این دکمه ها مرزبندی خوبی دارد و در نتیجه انتخاب و فشردن آن ها آسان است. دکمه های مخصوص جستجو در وب و navigation، و همچنین نوری که در تاریکی از این صفحه کلید ساتع می شود کار با آن را بسیار آسان می کند.

طراحی کلی آن پیرو مدل های پیشین سری Bold است، اما به گفته RIM این مدل با تنها ۱۰٫۵ میلیمتر ضخامت باریک ترین گوشی بلک بری است. Bold 9900 بسیار باریک تر و سبک تر به نظر می آید، و با استفاده از استیل stainless پرداخت شده، و طراحی نرم و صیقلی اش حس برجستگی را در آن حفظ کرده است. طرفداران Balckberry حتماً آن را دوست خواهند داشت.

BlackBerry Torch 9810

یکی از اشکالات وارد به این مدل این است که نسبت به مدل های قبلی این سری تغییر چندانی در طراحی آن مشاهده نمی شود. درست است که نمی توان در طراحی یک سری زیاد دستکاری کرد، ولی مثلاً اگر همه چیز کمی به سمت بالا کشیده می شد، یا رنگ تازه ای در این سری استفاده می شد مشکلی پیش نمی آمد. حتی به نظر می رسد که این سری جذابیت و برجستگی طراحی مدل های پیشین را هم ندارد و کمی پلاستیکی تر به نظر می آید.

به هرحال، Torch 9810 هنوز هم گوشی خوبی به نظر می رسد و خوشبختانه RIM نمایشگر لمسی ۳٫۲ اینچی، و رزولوشن ۶۴۰×۴۸۰ درآن تعبیه کرده است که کمک می کند تصاویر و نوشته ها واضح تر و روان تر به چشم بیایند. با توجه به ارتقاء OS 7 و پردازشگر ۱٫۲GH به کار رفته سرعت آن نسبت به مدل های پیشین بسیار بالاتر رفته است.

صفحه کلید کشویی هم بسیار نرم و روان است و هم به نظر محکم و مقاوم می رسد. RIM اظهار کرده که کارهایی برای عریض تر کردن صفحه کلید انجام داده، ولی به نظر نمی رسد این تغییرات نسبت به مدل های پیشین خیلی هم واضح باشند. در کل کار کردن با این صفحه کلید آسان است، اما کسانی که انگشتان بزرگتری دارند نیاز به زمان دارند تا خود را با آن وفق دهند. یک نکته مثبت در مورد این مدل این است که وقتی درب کشویی آن باز است، در قسمت بالایی آن سنگینی ای احساس نمی کنید، در ننتیجه هنگام تایپ کردن این حس را نخواهید داشت که الآن از دستتان سر می خورد.

RIM همچنین دمویی از augmented reality-AR و برنامه Wikitude که در Torch 9810  استفاده شده اند نیز ارائه کرد (با استفاده از این برنامه می توانید اطلاعاتی در ارتباط با آنچه مقابل دوربین موبایل تان قرار دارد روی صفحه نمایش تلفن همراه تان ببینید). خوب، باید بگم خیلی باحال بود! احتمالاً ادغام آن با BBM هیجان انگیز ترین قسمت برای دوستداران بلک بری است. اساساً با این app و همچنین قطب نمای مغناطیسی موجود در آن، می توانید دوربین تلفن همراه تان را به هرسو که مایلید گرفته، نزدیکترین کاربران BBM-BlackBerry Messenger را یافته و با ایشان ارتباط برقرار کنید (BBM به کابران بلک بری این امکان را می دهد که از طریق اینترنت، حتی در جایی که آنتن مخابراتی نیست، به رد وبدل کردن پیام با هم بپردازند- حتی به صورت گروهی). اگر کسی نماد (یا avatar) شخصی خود را داشته باشد، می توانید آن را روی نمایشگر خود ببینید. با وجود اینکه augmented reality چیز تازه ای نیست، ادغام آن با برخی مشخصه های مختص BlackBerry همان چیزی است که از RIM انتظار داشتیم.

BlackBerry Torch 9860

تاریخچه ابزار تمام لمسی بلک بری خیلی پر ستاره نبوده، برای نمونه Storm 1 & 2  هرکدام  سهم خود از این مشکلات را داشتند، از کندی در پاسخگویی تا نرم افزارها و سخت افزار های مشکل دار. اما با گذراندن کمی وقت با Torch 9860 باید گفت می توان به آن امیدوار بود. Torch 9860 (و مدل CDMA متناظر آن Torch 9850) نمایشگر لمسی ۳٫۷ اینچی داشته که بزرگترین صفحه نمایش تلفن همراه برای BlackBerry است. این صفحه نمایش بسیار روشن و واضح است و ظاهر خوبی دارد، ولی باز هم چندان سریع نیست. ویدئو ها و عکس ها در این نمایشگر حس خوبی به بیننده می دهند و رنگ ها هم روشنایی لازم را دارند. با این وجود کار کردن با کیبورد لمسی آن چندان هم راحت نیست، خصوصاً در حالت پرتره. اگر بخواهید پیامی را سریع بنویسید مطمئناً نمی توانید از اشتباهات تایپی دوری کنید.

اما قسمت روشن اینجاست که در بین تمام گوشی های بلک بری این ها جزء سریع ترین ها هستند. ترکیب پردازشگر ۱٫۲GH و  تکنولوژی Liquid Graphics در BalckBerry OS 7  این امکان را فراهم کرده تا کاربر به راحتی بین منوها بچرخد و به app ها دسترسی داشته باشد. BlackBerry همچنین ادعا می کند سرعت جستجو در وب در OS 7 نسبت به OS 6 چهل درصد و نسبت به OS 5 صد درصد افزایش یافته است. خوب به نظر می رسد هنگام اتصال به شبکه و یا لود شدن صفحات کمی تفاوت نسبت به قبل دیده می شود، ولی برای اطمینان از درستی این ادعا باید آن را مورد بررسی دقیق قرار داد.

برای مشاهده تصاویر بیشتر از این گوشی ها به لینک منبع مراجعه نمایید.

لینک منبع

این کامپیوتر آینده گرایانه ی concept، به طراحی Jakub Záhoř ، به کاربر اجازه میدهد هرجا که سطحی شیشه ای یافت از آن استفاده کند. تنها کافی است کاربر یونیت مرکزی این کامپیوتر را روی یک سطح شیشه ای مثل پنجره یا میز قرار دهد، دکمه ی پاور را فشار داده، و شاهد روشن شدن سیستم روی سطح شیشه باشد. صفحه نمایشی که روی سطح شیشه مشاهده می شود کاملاً interactive بوده و به تماس انگشتان شما پاسخ می دهد، در نتیجه تنها باید نقاط مورد نظرتان را لمس کنید تا عملیات دلخواهتان انجام گیرد. با این چنین کامپیوتری می توانید هرجا که بخواهید سخنرانی ها و ارائه های رسمی، و یا عکس ها و فیلم هایتان را به نمایش بگذارید.

به هرحال، همراه این کامپیوتر شیشه شوی داده نمی شود!

برای مشاهده تصاویر بیشتر به لینک منبع مراجعه نمایید.

لینک منبع

تصور ما نسبت به دنیای تکنولوژی هر روز دچار دگرگونی می شود. با وجود تمام پیشرفت هایی که تا به حال دیده ایم، اما هنوز هم طراحان قادرند ما را شگفت زده کنند! و این جزئی از جذابیت انکار ناپذیر تکنولوژی است.

هرچند ممکن است برخی از طرح هایی که در زمینه های مختلف ارائه می شوند در ابتدا در باور برخی نگنجند، و لی امروز تقریباً همه به این نتیجه رسیده ایم که دیگر نشد در کار نیست، و بسیاری از طرح هایی که اکنون شاید تنها در حد ایده باشند به زودی در دستان ما خواهند بود. در ادامه چند نمونه از لپ تاپ های concept که هرکدام به نحوی تغییراتی در سبک زندگی را نشان می دهند معرفی شده اند:

Split Personality Notebook

معمولاً ، از بین تمام  کلماتی که می دانیم، وقار جزء لغاتی نیست که بتوان با لپ تاپ ها همراه دانست، ولی با نگاهی به این لپ تاپ نظرمان تغییر می کند. این لپ تاپ که تمام اجزایش از قبیل tablet screen، کیبورد، موس، و قلم remote reading، از هم جدا هستند، تحت هر شرایط می تواند پاسخگوی نیاز شما باشد. در نهایت تمام این اجزا درون کیفی زیبا و “موقر” قرار می گیرند، که علاوه بر جنبه ی زیبایی شناختی، جنبه ی کاربردی نیز دارد و می تواند به عنوان پایه ی مانیتور نیز استفاده شود. طراح این ایده ی خلاقانه  Jung Dae Hoon است.

The Real Notebook

این لپ تاپ (یا شاید نتبوک) از Fujitsu بر پایه ی صفحات نمایش (AMOLED (Active Matrix Organic Light Emitting Diode  طراحی شده، و  حس ورق زدن صفحات کتاب و دفتر را که کم کم در حال فراموش شدن است، به انسان ها بازمی گرداند. این لپ تاپ کمک می کند تا همچنان لذت ورق زدن را حس کنیم، ولی در عین حال ما را از احساس سردگمی ای که هنگام جستجو در کتب قطور داشتیم حفظ می کند. لذتی بدون کاغذبازی. طراح این ایده ی زیبا Kim Min Seok است.

The Plantbook

در این لپ تاپ شیوه ای که برای تامین انرژی مورد استفاده قرار می گیرد از سیستم مکش آب در آوندهای بامبو  گرفته شده است. به گفته ی طراحان در این لپ تاپ یک محفظه ی خارجی آب تعبیه شده که طی فرایندی الکترولیز می شود. طی این فرایند مولکول های هیدروزن و اکسیژن از هم جدا می شوند؛ هیدروژن به عنوان منبع تولید انرژی استفاده شده و اکسیژن آزاد می شود. انرژی حاصل شده نیز روی سلول های خورشیدی دیواره ی باطری جذب می شود. بدین ترتیب برای شارژ کردن باطری تنها کافی است آن را درون یک ظرف آب بگذارید، و بعد استفاده کنید. یک سر باطری یک نوار سیلیکون سبز رنگ به شکل برگ وجود دارد که هم به عنوان حلقه ی گیره کار می کند، و هم چراغ LED کار شده روی آن میزان شارژ باطری را نشان می دهد. طراحان این لپ تاپ زیبا و سبز Seunggi Baek & Hyerim Kim هستند.

لینک منبع

Fujitsu Flexbook

این لپ تاپ از Fujitsu معنای تازه ای به لپ تاپ های انعطاف پذیر می بخشد. در این طرح لپ تاپی ارائه شده که هم می تواند به عنوان یک تبلت باریک و هم به عنوان یک لپ تاپ مورد استفاده قرار گیرد، و در نهایت چنان تا شود که مثل یک کتاب بسته همه جا همراه شما باشد. در این طرح همچنین امکان استفاده از پوسته کائوچو قابل تعویض نیز ارائه شده است. طراح خوش ذوق این لپ تاپ  Hao-Chun Huang است.

لینک منبع

The Compenion

Felix Schmidberger لپ تاپی طراحی کرده است که از یک صفحه ی OLED تشکیل شده، و تصور ما از کیبورد را تغییر میدهد. در واقع در این لپ تاپ هیچ کیبوردی تعبیه نشده است، بلکه صفحه ی نمایشگر به دو بخش تقسیم شده و کیبورد را نیز در دل خود جای داده است. علاوه بر این می توانید با استفاده از سیستم اتصال همراه این لپ تاپ از آن به عنوان سیستم سرگرمی خانگی استفاده کنید. این لپ تاپ طوری طراحی شده که بتواند خود را با هر محیط وفق دهد؛ در خانه با اتصال به سیستم پروژکشن با آن به تماشای فیلم بنشینید، آن را با خود به محل کار ببرید، و در صورت لزوم کیبورد خارجی به آن وصل کنید.

پس از تجربه Droid Bionic Saga که بعد از وعده و وعیدهای فراوان وقتی به بازار آمد چندان هم چنگی به دل نمی زد شاید اینبار هم فکر نمی کردیم پس از همه وعده و وعید ها چیز شگفت آوری در راه باشد، ولی باید گفت این همه بدبینی هم لازم نبوده! RAZR ارزش قدری شکیبایی و وعده و وعیدهای داده شده را داشته است.

آنچه در نگاه اول در RAZR می بینیم، این ها هستند:

• نمایشگر Super AMOLED ساخت سامسونگ به همان خوبی ای بود که از این شرکت انتظار می رفت؛ رنگ سیاه عمیق که به خودی خود تاثیر شگرفی در ارتقای کیفیت تصویر دارد، و همچنین وضوح و کنتراست بالا. هرچند ممکن است برخی بر این اعتقاد باشند که هنوز تصاویر Apple (که بر تکنولوژی retina مبتنی اند) از کیفیت بالاتری برخوردارند، ولی حقیقت این است که تفاوت چندانی بین این دو قابل تشخیص نیست.
• از آنجا که اندروید نسبت به یک سال گذشته پخته تر شده، بسیاری از مشکلات آن حل شده و در نتیجه هنگام کار با این تلفن اندروید نیز در انیمیشن و هنگام جابه جایی بین برنامه ها و پنجره ها  مشکل و تاخیری دیده نمی شود.مشخصه ای در RAZR ارائه شده که موتورولا آن را “smart action” می نامد و به کاربران این امکان را می دهد که برخی مشخصه ها را طوری برنامه ریزی کنند که براساس مکان (با توجه به شبکه WIFI) و یا در زمان مشخص به طور خودکار و به شیوه دلخواه ایشان تغییر کنند. برای مثال هنگام ورودتان به محل کار زنگ تلفن تان و همچنین تصویر پس زمینه به چیزی معقول و سنگین تغییر می کنند، بعد هنگام غروب و یا هنگام رسیدن به منزل همه چیز به سلیقه شخصی شما باز خواهد گشت، بلوتوث تان خاموش می شود، سرعت پردازشگر کاهش خواهد یافت (برای حفظ باطری)، و همچنین صدای زنگ تلفن تان افزایش خواهد یافت تا اگر جایی دور از دسترستان بود صدایش رابشنوید. برخی شرکت های دیگر نیز چنین مشخصه ای را ارائه کرده اند، ولی برنامه ساخت موتورولا هم خوش ساخت تر و هم به لحاظ حسی موفق تر بوده است.

• درمورد دوربین باید کفت که مکث شاتر بسیار اندک و فاصله زمانی لازم بین دو عکس متوالی بسیار ناچیز است. گوشه های تیز زاویه دار آن حس خوبی به بیننده می دهند، (البته خوب شاید کسانی که به گوشه های گرد و منحنی عادت دارند چندان با این نظر موافق نباشند، ولی به نظر من که عالی است!) اما اگر گفتید جذاب ترین قسمت آن کدام است؟ شاید عجیب باشد، ولی طراحی پشت آن جزء مشخصه های جذاب ان است! اکثر شرکت ها (مثل سامسونک) همانقدر که به نمای روی تلفن های همراه توجه دارند از طراحی نمای پشت کار غافل اند، ولی این مهم است که وقتی واقعاً در حال کار با تلفن همراه­تان هستید دیگران دقیقاً چه چیز را در دستانتان می بینند؛ RAZR با ظاهری صیقلی و رنگی که به نرمی پرداخت شده در دست بسیار زیبا و دلنشین است.
• این تلفن همراه هوشمند به جرات جزء باریک ترین تلفن ­های موجود در بازار است، ولی موتورولا برای رسیدن به تلفنی به باریکی تیغ مجبور شده امتیازاتی را نیز واگذار کند، مثلاً اینکه باطری آن قابل جدا شدن نیست!!!

لینک منبع