گفتوگو
 
OSTOREH
وبلاگ گیم نت اسطوره
 
 
سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:, :: 19:23 ::  نويسنده : MOHAMMAD-MAHDI-ENAYATI

 

بهنام صفوی: «آرامش» به من «آرامش» می‌دهد


 



 

طی مدتی که آلبوم آرامش منتشر و به بازار آمده است، توانسته مورد استقبال واقع شود ؟
نمی‌شود از لحاظ فروش در مورد آن حرفی زد و تصمیم گرفت. اما طبق گفته دوستانی که در جریان کار من بوده و آن را دنبال می‌کنند کار ازپخش خوبی برخوردار بوده است . دقیقا اگربخواهیم متوجه شویم چقدر فروش داشته‌ایم، باید مدت زمان بیشتری صرف کنیم. حداقل یک ماه زمان می‌خواهد تا متوجه چنین چیزی شویم.

طبق پیش‌بینی‌هایی که خودتان داشتید؛ فروش آلبوم پیش رفت یا خارج از تصور شما بود؟
طبق پیش‌بینی‌های من و دوستانم همه چیز خوب پیش رفته، بازتاب آلبوم برایم بسیار خوب بوده است. بازتابی که از کارم در میان مردم دیده‌ام، خوب بوده و من از آن راضی هستم. طی این مدت هر جایی که رفتم کارهایم را شنیدم . کمی‌دیگر هم که بگذرد؛نتیجه آن را خواهیم دید. در حال حاضر ما بیش از هر چیزی نیاز به زمان داریم.

به هر حال این آلبوم به نظر خودتان توانسته توقعاتی را که به عنوان یک خواننده که دومین آلبوم خود را منتشر می‌کند؛ برآورده کند؟
آلبوم دوم را دوست داشتم در فضایی ریتمیک‌تر کار کنم . حال وهوای خوبی که خودم داشته‌ام، که این حال و هوا نیز بر روی آلبوم و قطعات آن تاثیر داشته است. من فکر می‌کنم بهترین ترانه‌ها- ملودی‌ها و تنظیم‌ها را در این آلبوم دارم. فکر می‌کنم مطابق با استانداردها کار کرده‌ام و از روی عجله آن را انجام نداده‌ام. این که در واقع من خودم تک‌تک کارها را با گزینش انتخاب کرده‌ام، منجر شده به لحاظ کیفی، آلبوم خوبی ارائه کنم.

این برای خوب بودن یک آلبوم کافی است؟
یک بخش این است که من خودم راضی هستم، ولی بخش دیگر مخاطب‌ها هستند. صددرصد مخاطب بخش مهمی‌از قضیه است و او اگر کار را بپذیرد می‌توانم به موفقیت آلبوم خوشبین باشم. لااقل برای من این طور است.

فکر نمی‌کنید پرداختن به مخاطب منجر به این شود که شما یا هر خواننده  دیگری سلیقه خود و خواسته‌های موسیقی خود را فراموش کنید و درگیر جو مخاطب شوید؟
مخاطبی که کار من را گوش کرده وگوش می‌کند، برایم مهم است. ضمن این که نظر اکثریت هم برایم اهمیت دارد. ممکن است 5 درصد از مخاطبان چیزی بخواهند  و من قبول نکنم ولی اگر این درصد به 80-90 برسد قطعا آن را می‌پذیرم.

حتی اگر خودتان آن نظر را قبول نداشته باشید؟
نه! اگر خودم آن را قبول نداشته باشم که محال ممکن است انجامش دهم. در آن صورت دیگر اثرم، اثر هنری نخواهد بود.

«آرامش» چقدر سلایق مخاطبان را مد نظر داشته است؟
برایم جالب است که هرکس آلبوم را گوش کرده، بسته به سلیقه‌ای که دارد، یک قطعه را انتخاب کرده و از آن خوشش می‌آید. قطعات یک تا چهار بیشترین تعداد مخاطب را به خود اختصاص داده‌اند و مخاطبان توانسته‌اند با آنها بیشتر ارتباط برقرار کنند.

فکر می‌کنید دلیلش چیست؟
 دلیلش این است که همه عناصر را در کنار هم دارند. ترانه خوب، ریتمیک بودن، تنظیم‌های خوب و .... همگی دست به دست هم داده‌اند تا این قطعات بهتر شنیده شوند. مخصوصا آهنگ «آرامش»کاری است که همه دوستش دارند ولی بازهم برای نظر قطعی دادن هنوز خیلی زود است.

به عنوان کسی که پیش از این نیز در بازار آلبوم داشته، کار کردن در آلبوم دوم، سخت‌تر است. چرا که توقعی که از شما می‌رود از یک خواننده آلبوم اولی نمی‌رود و این کار شما را مشکل می‌کند.
من سعی خودم را کرده‌ام که هیچ چیز را تکرار نکنم. به لحاظ محتوایی  آهنگ‌ها همان‌هایی هستند که در آلبوم «عشق من باش» هستند ولی از تکرار پرهیز کرده‌ام، با وجودی که سعی کرده‌ام تغییری در سبک ندهم امضای خود را پای کارم حفظ کرده‌ام. آلبوم «آرامش» در واقع ادامه همان آلبوم «عشق من باش» است. البته در آلبوم قبلی دو قطعه اسلو بیشتر داشتم و شعر منفی هم در آن بود. اما در این آلبوم اتفاق نیفتاده است و فقط در یک قطعه بدین گونه است که آن هم قطعه «پشیمونم» است. حتی کسانی که موسیقی حرفه‌ای را دنبال می‌کنند و خود موزیسین‌های حرفه‌ای هستند، از این قطعه خوششان آمده است. من دیدم به این آلبوم خیلی مثبت بود و نسبت به تایمی ‌که در آن منتشرشده استقبال خوبی از آن شده است.

نسبت به آلبوم  قبلی چطور؟
یک سری می‌گویند آلبوم اول بهتر بوده ، البته وقتی آلبوم اول خواننده‌ای سر و صدا می‌کند، هم توقع مردم بالا می‌رود و هم آنها به آن موسیقی عادت می‌کنند. قطعه‌ای مثل «عشق من باش» وقتی هیت شد  کارهای آن آلبوم همه هیت شدند. این اصلا در همه جا مرسوم است. البته همه می‌خواهند در همان لحظه اول قضاوت کنند. این در حالی است که باید صبر کنند و کار را با دقت گوش کنند  و بعد در مورد آن نظر بدهند.عمده بازتابی که من از این آلبوم داشته‌ام این است که 70 درصد کار رضایت بخش است. با گذشت زمان نیز ممکن است به این درصد افزوده شود. 20-30 درصد هم نظرشان این است که آلبوم قبلی بهتر است یا این آلبوم یک آلبوم معمولی است، اما کسی نگفته که آلبوم آلبوم ضعیفی است. بگذریم از بعضی سایت‌ها که شما هر آلبومی‌ را با هر کیفیتی که منتشر کنید بازهم در مورد آن خوب نمی‌نویسند و خواننده را اذیت می‌کنند.

شاید واقعا قصدشان اذیت کردن نیست و می‌خواهند نقد بنویسند؟
این نقد کردن نیست. نقد کردن به خیلی چیزها بر می‌گردد. بر می‌گردد به یک سری استانداردهایی که در آن سبک از موسیقی باید رعایت شود. مثلا «عشق من باش» یک قطعه هیت بود که ترانه بدی هم نداشت. شاید ترانه خیلی خوبی هم نداشت ولی وقتی آهنگ گرفت ناخودآگاه ترانه آن هم در اذهان ماند. اگر این قطعه نمی‌گرفت مطمئن باشید همه در مورد ترانه آن نیز بد می‌گفتند اما با این حساب کسی از این ترانه بد نگفت. در موسیقی پاپ، نقد کردن استانداردهایی می‌خواهد که متاسفانه نه وجود دارد و نه لحاظ می‌شود.
اشخاصی که درزمره آن 20-30 درصد هستند را نیز نمی‌توان زیاد ملاک قرار داد. می‌دانید چرا؟ مثلا آلبوم اول من که منتشر شد همه گفتند فایده ندارد، چون شبیه رضا صادقی می‌خواند ولی حالا می‌گویند آلبوم اولی قوی‌تر است. یا مثلا در مورد آلبوم رضا صادقی، می‌گویند ترانه‌هایش ضعیف است و خواننده تسلطی بر روی شعر ندارد. می‌خواهم بگویم که هر کاری کنیم و هر آهنگی در هر سبکی و با هر ترانه‌ای که بسازیم حرف و حدیث همچنان وجود دارد.

چه باید کرد؟
 باید سعی کرد کاری نکرد.  من در دو آلبوم با رعایت احترام به مخاطب سعی کرده‌ام آنها را راضی نگه دارم. اگر نه کنج خانه می‌نشستم و برای خودم می‌خواندم. زمانی که هنرمند لمس کند که مخاطب کارش را دوست دارد و با آن ارتباط برقرار می‌کند، دیگر زمان موفقیتش فرا رسیده است.

ایرادی که همیشه به کارهای شما وارد بود این بود که با صدای غم‌زده و محزون سعی در اجرای قطعات ریتمیک و شاد داشتید. این اتفاق در این آلبوم به چه صورت نمود دارد؟
این اتفاق ، اتفاق بدی نبود. آلبوم «عشق من باش» یکی از شادترین قطعات است که غم خاص خود را دارد و شاید اصلا به همین دلیل است که از آن استقبال شده است. در عین این که این قطعه شاد است، حزن خاصی در آن نهفته و این عاملی بود که شاید رمز موفقیت کار بود. به جای حزن و اندوه مردم بیشتر به دنبال حس خوب از یک اثر موسیقی هستند. مردم حس خوب را دوست دارند. حزن هم به نظر من خودش یک حس است. شما می‌توانید در شادی هم حزن داشته باشید ولی باید آن را خوب منتقل کنید تا جنس آن مشخص باشد. این حس اگر خوب منتقل شود، خواننده موفق است.

فکر می‌کنید ارتباط سمعی-حسی با کدامیک از آلبوم‌هایتان بیشتر باشد؟
هر یک جایگاه خود رادارند. من دوست داشتم مخاطبانم اینگونه از موسیقی من را هم گوش کنند. دوست داشتم اتفاق خوبی برای آلبومم بیافتد، اما ترجیحا می‌خواستم این ترانه‌ها، این ریتم‌ها، ملودی‌ها وتنظیم‌ها نیز شنیده شوند، کما این که برای آلبوم بعدی‌ام هم ایده‌های جدیدی در ذهنم هست که به مرور از آنها استفاده خواهم کرد.

بیشترین حس را در آلبوم شما سازها و موسیقی الکترونیک می‌زنند، چرا؟
بله بیشتر الکترونیک است به غیر از قطعه «پشیمونم» که قطعه ای کاملا آکوستیک است. ولی بقیه قطعات که حدود 80 درصد کار آلبوم راشکل می‌دهند، به صورت الکترونیک ساخته شده است. من دوست داشتم این اتفاق بیافتد. به لحاظ هزینه هم اصلا برایم اهمیت نداشت.  با کسانی  کار کرده‌ام که جزو گران‌ترین‌های این عرصه هستند. بحث بر سر این است که دوست داشتم الکترونیک کار کنم. چون بیشتر جواب می‌دهد. این امر بیشتر از هر چیز یک بحث سلیقه‌ای بوده و ربطی به هزینه‌های آلبوم نداشته وندارد. اتفاقا آنچه که در ارائه یک کار خوب برایم اهمیت ندارد همین بحث هزینه‌هاست.  ضمن این که در سبکی که من کار می‌کنم، استفاده از کارهای الکترونیک بیشتر جواب می‌دهد تا آکوستیک! اما من تلفیقی از این‌ها را در کنار هم داشته‌ام. در دنیا هم اکثرا کارهای تلفیقی انجام می‌دهند و تلفیقی از سازهای الکترونیک و آکوستیک را در کارها لحاظ می‌کنند.

با اصلاحات هم مواجه شدید؟
خیلی کم! شاید چیزی حدود 20 درصد که این مقدار هم در مقایسه با آلبوم‌های خواننده‌های دیگرچیزی نیست.  این سانسورها هم خیلی ربطی به شهرت خواننده‌ها ندارد و همه تحت شرایط آن قرار می‌گیرند.

شاید زمانی که آلبوم اول خود را منتشر می‌کردید این همه تعدد خواننده نبود و مردم از میان 10 خواننده به انتخاب بهنام صفوی اقدام می‌کردند. این در حالی است که این روزها همان مردم باید شما و آلبوم‌هایتان را از میان100 خواننده انتخاب کنند. این فرصت دیده شدن را از شما می‌گیرد. یک خواننده قطعا باید فرقی با دیگر خواننده‌ها داشته باشد. شما چه فرقی را لحاظ کرده‌اید تا دیده شوید و از همه متمایز شوید؟
البته این یک سوال کلی است و یک بحث حقیقی هم وجود دارد. من خودم جزو خواننده‌هایی بودم که آلبومم به سال 88 بر می‌گردد اما کارهایم به سال 85-86 بر می‌گردد.می‌توان گفت من مخاطب خود را دارم. این گستردگی بیشتر در دوسال آخر به وجود آمده است. این یک بحث، و بحث دیگر این است که  مردم همیشه دنبال چیزهای خوب هستند اما باید آدرس و بیلبورد درست به آنها داد.   ممکن است یک رستوران خوب وجود داشته باشد که غذاهای بسیار عالی هم داشته باشد ولی کسی آن را نشناسد و اصلا به گوش کسی نخورده باشد. یک نفر دست آدم را بگیرد و ببرد به آن رستوران و از آن به بعد شما مشتری پر و پا قرص آن رستوران می‌شوی، چون غذاهای خوبی دارد وآن را از طریقی شناخته‌اید.  باید تریبونی وجود داشته باشد که همه بتوانند کارهایشان را ارائه بدهند.این ویترین موجب شناخت از هم می‌شود. اما متاسفانه ما تریبونی نداریم که آثارمان را معرفی کنیم. مشکلی هم در این میان وجود دارد این است که ما دچار یک بی‌قانونی شده‌ایم و ازاین لحاظ ضربه‌های خیلی مهلک دارد به موسیقی ما می‌خورد. همین طور یک سری تضادها و پارادوکس‌هاهستند که به هیچ وجه دست خود ما و قابل کنترل ما نیستند. این‌ها ضربه‌های اصلی را به موسیقی می‌زنند.

این در مورد موسیقی هم صدق می‌کند؟
موسیقی مجاز می‌تواند بیشتر از اینها خودش را نشان بدهد ولی مظلوم واقع شده است. چون تبلیغات محیطی ندارد که باید داشته باشد. یک رسانه یا ویترینی باید باشد که لازمه اصلی آن است. مثل این است که می‌خواهید لباس بخرید اما نمی‌توانید از پشت ویترین آن را انتخاب کنید.
معرفی یک آلبوم در صورتی که ویترینی موجود نباشد زمان زیادی می‌برد. حساب کنید تا آلبوم منتشر شود و چند نفر آن را گوش کنند، از آن خوششان بیاید و به دوستانشان معرفی کنند و ... خودش حداقل یک ماه زمان می‌برد. این در حالی است که این پروسه یک ماهه تا سه ماهه در صوت وجود ویترین به یک پروسه 3 روزه تبدیل می‌شد، چرا که هرکس طی دو سه روز یک بار به تلویزیون سرک می‌کشد و از طریق ویترین موسیقی آن می‌تواند موسیقی مورد نظر و دلخواه خود را انتخاب کند و همین طور موسیقی ما به گوش مخاطبان از این طریق می‌رسد.
کلیپ یک قطعه موسیقی کمک موثری در شناخت آن و خواننده ان به مخاطب می‌کند. یک آلبوم به جای این که یک ماه شناسانده شود در ظرف کمتر از یک هفته به معرض نمایش عمومی ‌درمی‌آید و همه از حضور آن با خبر می‌شوند. این همان تبعیض‌هایی است که وجود دارد. مردم چون برنامه‌های ماهواره‌ای را دنبال می‌کنند فکر می‌کنند همه موسیقی ما درآنها خلاصه می‌شود و موسیقی مجاز در واقع مظلوم واقع شده است.

چه اشتباهی در این میانه رخ داده است؟
سازماندهی آن اشتباه است. درسینما اوضاع هنرمندان خیلی بهتر است، چون اهالی سینما از هنرشان دفاع کردند. اما در موسیقی هرج و مرج وجود دارد.  مثلا فکرش رابکنید اگر کپی‌رایت رعایت می‌شد الان ما چه وضعی داشتیم؟ و موسیقی‌مان چه اوضاعی داشت. اهالی موسیقی با هم متحد نیستند. وضعیت موسیقی ما  واقعا وضعیت همان کشتی‌ای است که اگر سوراخ شود همه را با هم به زیر آب می‌برد. این قشنگ نیست که همه زیر آب بروند و چیزی ازکسی باقی نماند. من می‌گویم همه روی آب بمانند ودرکنار هم و در کمال سلامت کار کنند. این اتفاق درستی نیست که در موسیقی دارد می‌افتد. ما سیاست‌گذاری‌هایی که در موسیقی داریم، سیاست‌گذاری‌های اشتباهی است. هنوز خیلی کار داریم تا به آنچه که می‌خواهیم برسیم. باز هم باید منتظر بود تا اوضاع از این راحت‌تر بشود.

اشاره کردید که با گران‌تر‌های عرصه موسیقی کارکرده‌اید. این امر چه دلیلی می‌تواند داشته باشد؟
چون حرفه‌ای کار می‌کنند و من هم به دنبال کار حرفه‌ای هستم.
ما پیش ازاین هم یک آلبوم با هم کارکرده بودیم که موفق شده بود و می‌خواستیم این موفقیت برای‌مان تکرار شود. قطعا اگر کاری موفق شود، همه همان را ادامه داده ودنبال می‌کنند. ترانه‌های آلبوم اولم همان ترانه‌هایی بودندکه من دوستشان داشتم و سعی کردم در این آلبوم نیز همان‌ها را باشکل و شمایلی جدیدتردر کنار خود داشته باشم. اما با ترانه‌سراهای جدیدکارکردم تا ایده‌های جدید را نیز تجربه کنم و با افکار جدید آشنا شوم.

همکاری شما با ترانه‌سرایان دیگری جزآنهایی که در آلبوم اول با شما همکاری کرده‌اند، صرفا به این دلیل نیست که یکی از انتقادات وارد شده بر آلبوم اول شما ضعف در ترانه بوده است؟
صرفا به این دلیل نبوده است که ترانه‌های آلبوم قبلی‌ام ضعیف بوده‌اند. من معتقدم که آن ترانه‌ها نیز ضعیف نبوده‌اند. کسی از ترانه‌های آلبوم اولم انتقاد نکرد. برای تهیه یک آلبوم  که یک پروسه یک سال و دوسال است، به صورت رندوم یک زمان مشخص یک تا دو هفته‌ای و یک سری اختیارات محدود داریم چرا که ممکن است خواننده ترانه‌ای را انتخاب کند و بعداز یک هفته ترانه‌های بهتری به دستش برسد ولی دیگر نتواند دست به انتخاب بزند، ولی وقتی کاری را به کسی محول می‌کنم سعی می‌کنم خودم زیاد در آن دخالتی نداشته باشم. چون حتما به آن شخص و کارش ایمان واعتقاد داشته‌ام که کارم را تمام و کمال به او سپرده‌ام.

در زمینه آهنگسازی وتنظیم و ... چقدرخودتان دخیل بوده‌اید و نظرات‌تان  اعمال شده است؟
حداقل 80 درصد سلیقه خودم است. فکر می‌کنم به این جایگاه رسیده‌ام که نظرات خودم رادر این بخش‌ها اعمال کنم ولی وقتی کاری را به کسی محول می‌کنم، و تنظیم را بر فرض به یک نفر می‌سپارم، حتما به او و کارش ایمان داشته‌ام که کار را تمام و کمال به او سپرده‌ام. یقینا از کار او خوشم می‌آمده که تصمیم به همکاری با او را گرفته‌ام. ولی عموما نظر می‌دهم واین نظرات را اعمال می‌کنم. مثلا من شاید دو درصد در کل کار تغییر ایجادکرده و اظهار نظر خود را اعمال کنم، البته آن هم با مشورت! با مشورت همه چیز درست می‌شود. تا به حال اتفاق نیفتاده که تک‌روی کنم. همه چیز را به صورت گروهی انجام می‌دهم. دوست ندارم وقتی کاری را به تنظیم‌کننده سپرده‌ام، از او بخواهم که کل کار را برای نظری که من می‌دهم، به هم بریزد.  من به اواعتماد می‌کنم چون بک‌گراندی از وی داشته‌ام که کارم را به او محول کرده‌ام. وقتی بخواهم از او ایراد بگیرم و بخواهم که کاررا به هم بریزد، قطعا خودم مشکل دارم نه او.
گاهی پیش آمده که من ملودی‌ای را خریداری کرده‌ام اما بعد از یکی دو هفته احساس کرده‌ام آن ملودی به صدای من نمی‌خورد یا این که نتوانتسه‌ام با آن ارتباط برقرار کنم. اما هیچ وقت این اتفاق نیفتاده که زنگ بزنم به او و بگویم من این ملودی را نمی‌خواهم ومی‌خواهم آن را پس بدهم. چون می‌دانم آهنگی که ساخته در حد توانایی‌هایی بوده که من هم آن‌ها را می‌شناختم. پس انتخاب من غلط بوده که بر اساس شناختی که از او داشته‌ام، دست به چنین انتخابی زده‌ام. او کار همیشگی خود را انجام داده و این انتخاب من بوده که غلط انجام شده است.

راستی. چطور در یک آلبوم پاپ از یک کار ارکسترال استفاده کردید؟
ایده‌ای در ذهنم داشتم که می‌خواستم اتفاق بیافتد که در واقع کار خاصی هم باشد. معمولا اورتور آهنگ‌ها خیلی کوتاه هستند ولی این کار حدود سه دقیقه و نیم اورتور دارد که به وسیله فضاسازی موسیقی روایت می‌شود و داستان کلی قطعه را روایت می‌کند. من برای سلیقه خودم خواستم این کار را انجام بدهم و شاید هم کار مارکت پسندی نباشد. دلم می‌خواهد با چنین کارهایی مخاطب را به کارهای خاص‌تر نزدیک‌تر کنم. مخاطب خاص صرفا مدنظرم نبوده، بلکه می‌خواستم مخاطب عام هم به سمت این فضا کشیده شود. چون معتقدم باید فرهنگ‌سازی شود. البته یک سری از خواننده‌ها خود به چنین کاری اقدام کرده‌اند و این طور نیست که من اولین نفر باشم. مثلا سیروان خسروی از معدود خواننده‌هایی است که این مقوله را در نظر می‌گیرد. اگر کارهای سیروان را مرور کنید، متوجه می‌شوید که کارهای قبلی‌اش همگی کارهایی در سبک خاص خودش بوده‌اند. خیلی‌ها بر این باور بودند که مردم از کارهای او استقبال نمی‌کنند. ولی بعد همه دیدیم که مخاطب کارهای او گسترده‌تر شد و موسیقی‌اش در میان مردم جا باز کرد. تا جایی که او در حال حاضر یکی از خواننده‌های طراز اول به شمار می‌آید.
می‌توانستم تعداد بیشتری از این گونه کار‌ها انتخاب کنم ولی به همین یک قطعه کفایت کردم. کسانی هم هستند که قبل از این استارت چنین کارهایی را زنده‌اند اما چون این موسیقی خاص است، فراگیر نشده است. من می‌خواستم کمی به فراگیر‌تر شدن آن کمک کنم. خیلی‌ها مخاطب موسیقی کلاسیک‌اند و آن را دنبال می‌کنند و شاید از این منظر بتوان گفت آن‌ها هم می‌توانند کار را گوش کنند و از آن لذت ببرند.

ولی به نظر من مخاطب موسیقی کلاسیک که به شکل حرفه‌ای به این موسیقی گوش و آن را دنبال می‌کند، هیچ وقت برای شنیدن یک قطعه کلاسیک آلبومی نمی‌خرد که فقط یک قطعه از این سبک را دارا باشد.
اتفاقا من هم این مخاطب خاص موسیقی کلاسیک را نمی‌خواهم بلکه مد نظرم‌‌ همان مخاطب عام است که به سمت این موسیقی گرایش پیدا کند. این کار را انجام می‌دهم تا غلط مصطلحی که در مورد موسیقی پاپ وجود دارد، برایم حل شود. چرا که به اعتقاد من اتفاقا باید موسیقی سنتی ما موسیقی پاپیولارمان شود. البته من سعی کرده‌ام که با ملودی‌هایی که ساخته‌ام و تلفیق بین ملودی و خواننده و بک‌گراندی که ساز‌ها می‌زنند، ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کنم. ضمن اینکه کلام من نیز یک کلام شرقی بوده و کلاسیک نیست. موسیقی‌های سنتی و کلاسیک هم می‌تواند در ژانر موسیقی پاپ قرار بگیرد و پاپیولار شود، چون ازعمق و ریشه و فرهنگ‌مان بیرون آمده است. مثلا ساز گیتار جزو یکی از سازهای سنتی اسپانیاست ولی همه به عنوان یک ساز پاپ از ان استفاده می‌کنند و بین مردم به عنوان ساز پاپ جا افتاده است و ما در موسیقی پاپ از آن استفاده می‌کنیم..

در گفت‌وگوهای قبلی خود گفته بودید به آینده آلبوم جدیدتان خوشبین هستید. چطور به چنین چیزی مطمئن بودید؟
خوشبختانه عواملی که در این آلبوم با من همکاری کرده‌اند، تقریبا‌‌ همان عواملی هستند که در آلبوم قبلی با من همکاری کرده‌اند و توانسته‌اند آنچه مد نظرم بوده است را عملی و اجرا کنند. در این آلبوم ما سعی کرده‌ایم مخاطبان و طرفداران را راضی نگه داریم. به همین دلیل علاوه بر حفظ خط اصلی آلبوم قبلی، در ساخت ملودی‌ها و نیز تنظیم‌ها به نوآوری اقدام کرده‌ایم. یک سری فاکتور وجود دارند که کلیت آلبوم را تشکیل می‌دهند و متشکل‌اند از اجزایی مثل ترانه، ملودی و تنظیم! من بر روی این سه فاکتور حساسیت نشان دادم و نتیجه‌اش را هم گرفتم. به همین دلیل از همان شروع کارآلبوم اطمینان داشتم که این کار مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد.

آلبوم بعدی‌تان را نیز حول وحوش محور همین دو آلبوم کارمی‌کنید؟
این آلبوم را استارت زده‌ام و خیلی سعی دارم در سال آینده آن را منتشر و راهی بازار موسیقی کنم تا به فاصله یک سال، حداقل بتوانم آلبوم بدهم. در مورد آن نمی‌توانم توضیح بیشتری بدهم و همه اخبار مربوط به آن را به آینده نزدیک موکول می‌کنم.


تبلیغات رایگان

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







درباره وبلاگ


خوش آمدید در این وبلاگ سعی معرفی برترین بازی ها و همین طور معرفی برنامه های گیم نت خود را داریم امیدواریم از وبلاگ لذت ببرید. خبر خبر میتونید جدید ترین اطلاعات تکنولوژی رو هم از این به بعد ببینید. امید واریم راضی باشید از این به بعد درباره مجله هم در این وبلاگ خواهیم نوشت و بخش جدید برو حالشو ببر رو داریم. تازه تو وبلاگ میتونین مطلب از اتومبیل و هر چی که دلتون بخواد هم ببینین
آخرین مطالب
نويسندگان


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 23
بازدید دیروز : 58
بازدید هفته : 23
بازدید ماه : 120
بازدید کل : 14225
تعداد مطالب : 110
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید


خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید


خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید


خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید


فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
چاپ این صفحه تماس با ما

Social Bookmark --> این صفحه را به اشتراک بگذارید